مواظبم باشید
دست هایم را بگیرید
می گویند آلزایمر گرفته ام
اما من فقط دنیایتان را نمی شناسم.
مراقب باش ب چ کسی اعتماد میکنی
شیطان هم زمانی یک فرشته بود
دیگر ن باز با باز است
ن کبوتر با کبوتر
این روزها زاغ هم برای مرغ عشق لاف عاشقی می زند
بعضی چیزها رو باید بنویسم
ن برای اینکه همه بخونن و بگن عالیه
برای اینکه خفه نشم
همین!!!!
جنگل فقط دیدنی نیست
فقط سوختنی نیست
خوردنی هم هست
من یک جنگل چوب سادگی ام را خورده ام....
دیده ای شیشه ی اتومبیل را وقتی ضربه می خورد و می شکند؟!
دیده ای شیشه خورد می شود ولی از هم نمی پاشد؟
این روزها همان شیشه ام؛
خرد و تکه تکه
از هم نمی پاشم ولی شکسته ام!
اینجا همه تنهاااااااااااااااان
اما خیلیا هنوز گرمن
متوجه نشدن
می دونی دلم چی میخواد؟!
خدا بیاد بهم بگه:
دیوونم کردی
بیا اینم همون کسی ک می خواستی
همبستر ک زیاد است
اما ب من بگو
ک آیا در این دنیا همنفسی هست؟
آدمها غم هایشان را پک میزنند
تا ریه هایشان زندگی را کم بیاورد
و شرعی ترین خودکشی را تجربه کنند
زندگی میکردم
تنها ب این دلیل ک
نمی توانستم آن را متوقف کنم.....
گاهی آدم احتیاج داره
یکی بیاد بزنه رو شونه اش،بگه :
"هی رفیق!از چیزی ناراحتی؟"
اونوقت آدم برگرده و بگه:
"آره رفیق،از همه چی! "
دوره ای شده ک حاضرم جای "پت "باشم
ولی ی دوست واقعی مث "مت"داشته باشم
همیشه یادمون باشه
از اومدن یکی توی زندگیمون ذوق مرگ نشیم
تا وقتی تنهامون گذاشت و رفت دق مرگ نشیم
نپرس چرا سیگار می کشی
بپرس چی میکشی ک اینقدر سیگار می کشی !
از آن سیگار های روی لبت هم برایت کمتر بودم
ک توانستی ب این راحتی ترکم کنی
سیگار را با هیچ چیز عوض نمیکنم
برگرد
ثابت کن ک دروغ میگویم
میگن سیگار ب آدم آرامش میده
کاش یکی پیدا میشد بتونه قد ی نخ سیگار باشه
وقتی ک تمام احساس دلتنگیت را با یک ب من چ پاسخ میگیری
ب کسی چ ک چقدر تنهایی
می گذارم و میروم
ن اینکه دوستت نداشته باشم
چون از نخودی بودن متنفرم....!
وقتی سگها در بیابان از گرگها رشوه میگیرند....
و مترسک ها در مزارع با کلاغ ها تبانی میکنند....
از وفاداری آدمها چ انتظاری داری؟
چقدر سخته
زندگیتو ب پای طرف بریزی
بعد طرف در کمال پررویی برگرده بهت بگه:
مگه من گفتم بریزی؟؟؟؟
همیشه بیادتم
اما شاهدی ندارم
جز کلاغ بام خانمان
ک او هم حقیقت را ب تکیه پنیری می فروشد...
گاهی وقتا حس میکنی
ک اگه وقت بزاری و ب ی سیب زمینی پخته عشق بورزی
بیشتر جواب میده تا بعضی ادما....
کاش آدمها مثل اسکناس بودن
اونوقت میتونستم جلوی نور بگیرمشون و واقعی ها رو تشخیص بدم....!
خدایا
برای اثبات بزرگ بودنت
خیلی کوچکم کردی.....
خیلی....
چقدر سخته ک ببینی
غریبه ها بهتر از آن یک نفر احساست را می فهمند
وقتی ک بهم گفتی
تا آخر دنیا باهاتم
تازه فهمیدم ک چرا میگن دنیا "دو روزه"
ن این بازی عادلانه نیست
این زندگی همه اش مار بود.....
پس پله هایش کو؟؟؟؟
چقدر خنده دار است
شناسنامه ام را می گویم
امروز نگاهش میکردم
صفحه ی وفاتش سفید است
با اینکه سالهاست من مرده ام.....!
ی عده هستن
ک اگه شده باید براشون آژانس هم بگیری
ک سریعتر از زندگیت گم شن بیرون....!
خدایا
از اینکه مرا در حد ایوب ب حساب می آوری،
سپاسگذارم.....!
